معرفی وب
سلام دوستای خوبم...
من سمانه هستم...
خوش حال میشم به وبم سر بزنید و نظر بزارید...
با تبادیل لینک هم موافقم حتما بهم اطلاع بدید!!!!
مرسی..
منتظرتون هستم....
برچسبها:
سلام دوستای خوبم...
من سمانه هستم...
خوش حال میشم به وبم سر بزنید و نظر بزارید...
با تبادیل لینک هم موافقم حتما بهم اطلاع بدید!!!!
مرسی..
منتظرتون هستم....
خدايا....
دلم مي خواهد
دفتر مشقم را باز كنم
و دوباره تمرين كنم
الفباي زندگي را ...
من چيزي شبيه زندگي كردن را فراموش كرده ام ...!!!
مي خواهم خط خطي كنم
تمام آن روزهايي كه دلم را شکست !
دلم مي خواهد ....
اگر معلم گفت
در دفتر نقاشيتان هر چه مي خواهيد بكشيد ...
اين بار...تنها...و تنها...
نردباني...بكشم ......به سوي تو خدای من.....!!
پ.ن:سلام دوستای عزیزم و عزیزای دلم....
واقعا از تک تکتون ممنون که به یادم بودید اسم نمیتونم ببرم چون ماشالله اینقدر محبتتون زیاده که واقعا با یه پست جبران نمیشه..
تو این حدودا دو ماه یکم از وب نویسی فاصله گرفتم اما شاهد محبتای همتون بودم مرررررررسی به اندازه دنیا
دوباره میخوام شروع کنم و آپ میکنم ....سمانه
اين روزها
گفتن دوستـت دارم !
آنـقدر ساده است که مي شود آن را
از هر رهگذري شنيد
اما فهمش
يکي از سخت ترين کارِهاي دنياست
سخت است اما زيـبا !
زيباست
براي اطمينانِ خاطر يک عمر زندگي
_ تا بفهمي و بفهماني ...
هر دور ِگردي "ليـلي" نيست
هر رهــــــــگـذري "مـجنـون"
و تو شريک زندگي هرکسي نخواهي شد !
_ تا بفهمي و بفهماني ...
اگر کسي آمد و هم نشينت شد
در چشمانش بايــد
ردِ آسمان ، ردِ خدا باشد
و بايد برايش
از"مـن"
گذشت
تـا به
"مــا " رســـــيد ...
گاهی
اگر دعایت مستجاب نشد
برو گوشه ای بشین ...
زانو هایت را بغل بگیر
و یك دل سیر گریه كن ...
شاید لازم باشد میان گریه هایت بگویی:
اَللّهُمَّ اغْفِرْلىَ الذُّنُوبَ الَّتى تَحْبِسُ الدُّعاَّءَ
خدایا ببخش آن گناهم را كه دعایم را حبس كرده است
کوله بار گناهانم بر دوشم سنگینی میکرد...
ندا آمد بر در خانه ام بیا، آنقدر بر در بکوب تا در به رویت وا کنم...
وقتی بر در خانه اش رسیدم
هر چه گشتم در بسته ای ندیدم!!
هر چه بود باز بود...
گفتم: خدایا بر کدامین در بکوبم؟؟؟؟
ندا آمد: این را گفتم که بیایی...
وگرنه من هیچوقت درهای رحمتم را به روی تو نبسته بودم!
کوله بارم بر زمین افتاد و پیشانیم بر خاک...
"مهربان خدایم دوستت دارم"...
نگاه همه به پرده سینما بود.
|
||
من تکه ای از پازل خداوندم…
|
||
کارگردان دنیا خداست!
مهم نیست نقش ما ثروتمند است یا تنگدست
سالم است یا بیمار
مهم اینست که
محبوبترین کارگردان عالم نقشی به ما داده
نباید از سخت بودن نقش گله مند بود
چرا که سخت بودن نقش
نشانه اعتماد کارگردان به شایستگی بازیگر هست
بـَــــد شده ایــــــم!
از وقتی شروع کردیــــم به قربانت بروم هــــای تایپـــــی...
به دوستــــ دارمـــ های اس ام اســـی ...
به عـــــاشقتـــــم های فیـــــس بوکی، وایبری، لاینی، تلگـــــرامـی...
بَــــــد شده ایــــــم!
از وقتــــــی هر کدام از کانتکت های لیستمان، چیزی فرستاد و قلب های سرخ را روانه تکستــــ کردیـــــم و عشقــــم و عزیزم و گلم صدایــــش کردیم...
فرقــــی هم نمکیــــرد که باشـــــد...
دیگـــــر کلمات، دم دستـــ ترین ترفندمـــــان شد! کلمـــــاتی که مقــــدسند، که معجزه میکنند... افتادنـــــد زیر دست و پا...
فرقی برایمان نکرد که چه کسی باشـــــد، از چه جسنــــی باشد...
فقط این که باشد و دمی بگذرد، برایمان کفایت کرد...
بَــــــد شده ایــــــم!
امـــــا!
دردمـــــان درمــــــان دارد!!
کمـــــــی صداقــــــــــت...
کمـــــــی شهــــــــــامت...
فقط همــــــــــین!
جاذبه ســـــيب، آدم را به زمين زد
و جاذبه زمين ، ســـيب را ؛
فرقـــي نمي کند ،
« ســـقوط »
سرنوشتِ دل دادن به هر جاذبهاي ،
غير از خــــــداست
و مـَنـــ به جاذبهاي مي انديشم
که پروازم مي دهد
به خـــــــدا...